عکس های خفن

عکس های خفن

عکس های خفن

عکس های خفن

به دنیا آوردن نوزاد در وان اولین بار در ایران

فیلم زایمان طبیعی ایرانی در آب به همراه شوهر در خانه | فیلم زایمان و سزارین طبیعی انسان | فیلم و کلیپ عکس زایمان طبیعی در آب | پرسش و پاسخ زایمان طبیعی و سزارین

به دنیا آوردن نوزاد در وان یا یک استخر پر از آب گرم زایمان در آب نامیده می شود. طرفداران این روش بر این باورند که این روش فوائد زیادی برای مادر و نوزاد در بردارد و جایگزینی مطمئن برای انواع زایمان محسوب می شود. منتقدین به این روش آن را ایجاد عامل خطری غیرضروری برای نوزاد به حساب می آورند. با این حال نوزادانی که به این روش متولد شده اند نسبت به سایر نوزادانی که با شرایط یکسان و به روش معمولی متولد شدند نمره آپگار بهتری داشتند. در هر حال فوائد و معایب این روش را بایستی بصورت مستند با یکدیگر سنجید. با افزایش روزافزون بیمارستان هائی که در آمریکا و اروپا این روش را جهت لیبر و یا زایمان ارائه می کنند، اطلاعات بیشتری در زمینه ایمن بودن این روش حاصل شده و پزشکان و ماماها با فوائد و خطرات این روش و نحوه مدیریت آن آشنا شده و تجربیات خوبی بدست آورده اند و به همین سبب پروتکل هایی جهت پایش زایمان در آب وضع گردیده است تا ایمن بودن این روش را بیشتر تضمین کند. در کشورهای غربی استفاده از وان و یا استخرهای آب گرم برای لیبر و زایمان پدیدة نسبتاً جدیدی است. در دهة 60 محقق روسی” ایگور چارکوفسکی” تحقیقات وسیعی در زمینه فواید و ایمن بودن این روش در شوروی انجام داد. در اواخر دهة 60 یک پزشک متخصص زنان بنام “فردریک لبویر” عمل فروبردن نوزاد تازه متولد شده را درون آب گرم کامل کرد تا به نوزاد، در گذار از رحم به دنیای خارج کمک نماید و عوارض تروما (ضربه) حین تولد را به حداقل برساند.

  یک پزشک فرانسوی دیگر بنام “مایکل اُدنت” از “لبویر” فراتر رفت و استخر تولد آب گرم را برای کم کردن درد مادران بارداردر حین لیبر و بعنوان راهی برای طبیعی کردن فرآیند زایمان بکار برد. ” اُدنت” پس از آنکه مشاهده کرد بعضی از زنان تمایلی برای خروج از آب برای عمل زایمان ندارند تحقیقات گسترده ای را در زمینه فواید و خطرات احتمالی تولد در زیر آب برای نوزاد آغاز کرد.

 تا اواخر دهه 90 هزاران زن در زایشگاه” اُدنت” واقع در “پیتیویرس” نوزادان خود را به این روش بدنیا آوردند و آوازة زایمان در آب در سراسر کشورهای غربی پیچید. در سال 1991 بیمارستانی در New Hampshire برای اولین بار پروتکلی برای زایمان در آب وضع نمود. تا سال 2005 بالغ بر سیصد بیمارستان در سرتاسر آمریکا چنین پروتکلی برای خود وضع نمودند. بیش از سه چهارم کل بیمارستانهای تحت پوشش NHS در انگلیس نیز چنین روشی را برای بیماران خود ارائه می دهند. اخیرا” در اکثر کشورهای دنیا، بیمارستان ها و زایشگاه ها را ملزم به ارائه این روش برای مراجعین نموده اند بطوری که مادر پس از توجیه اولیه و توضیحات پرسنل می تواند هر روش زایمان را به دلخواه انتخاب نماید.

فیلم زایمان طبیعی

روش و راهکار های زایمان در آب

ابعاد وان مخصوص این نوع زایمان بسته به فیزیک مادر متفاوت می باشد اما به طور معمول طول این وان ها از یک متر و بیست تا یک متر و پنجاه سانتی متر و عمق آن ها از 55 تا 75 سانتی متر و ظرفیت آبگیری آن ها نیز از 500 تا 1000 لیتر متفاوت میباشد. وجود حرارت سنج دیجیتالی برای کنترل دمای آب، “سونیک اید” یا داپلر برای سمع قلب جنین، کلامپ و قیچی، چند دست لباس تمیز و داشتن یک منبع نور مناسب در کنار وان ضروری است. علاوه بر این وجود یک ست کامل زایمان طبیعی در کنار وان نیز الزامی است تا در صورتیکه مشکلی در انجام زایمان در آب بوجود آمد بتوان به روش معمول زایمان را ختم نمود. یکی از مزایای منحصر بفرد این روش قابلیت حضور همسر بیمار درون آب و حمایت روحی و بخصوص فیزیکی وی در حین لیبر و زایمان است. همراهی همسر بیمار در کنار تخت زایمان و یا درون وان در اغلب مراکز درمانی دنیا اجرا می شود و در حمایت روانی بیمار نقش غیر قابل انکاری دارد.  ماماها باید فوائد و مضرات زایمان در آب را قبل از لیبر به مادران باردار توضیح دهند و در بدو ورود، بیمار را از نظر علائم حیاتی، پروتئین ادرار، سلامت جنین، وضعیت قرار گرفتن جنین، مرحلة لیبر و انقباضات رحمی ارزیابی نمایند.

معیار های توصیه شده و نکات عملی برای لیبر و زایمان در آب

الف) در شرایط زیر می توان از این روش جهت زایمان استفاده نمود:

1- حاملگی تک قلو

2- سن بارداری 37 هفته

3- نمای سفالیک

4- عدم وجود عوارض بارداری (پره اکلامپسی، دیابت بارداری کنترل نشده، افزایش فشار خون )

5- عدم وجود خونریزی قابل توجه مادر

6- ضربان نرمال قلب جنین

7- مایع آمنیوتیک شفاف

ب) نکات عملی مهم در انجام این روش:

1- تنظیم دقیق درجه حرارت آب : با آن که در بعضی بررسی ها درجه حرارت بین 36 تا 5/37 درجه سانتی گراد توصیه شده است اما در یک مطالعه بر تنظیم درجه حرارت توسط خود مادر و به هر میزانی که خودش احساس رضایت می کند تأکید شده است. با این حال در صورتی که درجه حررات آب از 5/37 درجه تجاوز کند بیمار بایستی از آب خارج گردد.

2- مانیتور کردن ضربان قلب جنین با استفاده از داپلر ضد آب.

3- شروع لیبر فعال ( انقباضات منظم و خوب، دیلاتاسیون دهانه رحم و نزول سر جنین )

4- علائم حیاتی مادر و ضربان قلب جنین باید در محدودة طبیعی باشد.

5- وضعیت هیدراتاسیون بیمار باید مطلوب باشد و جهت ادرار کردن باید به او اجازه داد به فواصل منظم وان آب را ترک نماید.

6- نظافت وان و ضد عفونی کردن آن بر اساس پروتکل های کنترل عفونت. آب موجود در وان باید کاملاً تمیز و شفاف باشد. مدفوع و لخته های خون را باید سریعاً از وان خارج کرد . در صورت آلودگی شدید آب و یا ماندن آب بمدت چندین ساعت باید آب وان را تعویض نمود .

7- نوزاد بایستی کاملاً زیر آب متولد شود و تا خارج شدن سر از آب هیچگونه تماسی با هوا نداشته باشد زیرا تماس با هوا و تغییر درجه حرارت باعث تحریک تنفس شده و در نتیجه احتمال آسپیراسیون را بالا می برد .

8- باید مراقب افت دمای نوزاد بود.

9- توصیه به ترک وان جهت مرحله سوم زایمان : جفت را بایستی در خارج از وان جدا نمود تا ارزیابی دقیقی از میزان خونریزی مادر به عمل آید .

10- استفاده از آب ایزوتونیک: جهت کاهش خطر بروز آسفیکسی توصیه می شود مقداری نمک به آب اضافه شود تا محیطی ایزوتونیک ایجاد شود.

فوائد زایمان در آب برای مادر ونوزاد

1- تسکین درد :

 زایمان در آب نوعی هیدروتراپی محسوب می شود . تحقیقات به عمل آمده نشان می دهد که هیدروتراپی نقش مؤثر و غیر قابل انکاری در کنترل درد و بخصوص درد پشت و کمر دارد .( شکایتی که در زنان باردار بسیار شایع است ) . غوطه وری کامل در آب باعث کاهش درد از طریق تحریک پاسخ های فیزیولوژیک می گردد . در تحقیقات انجام شده مشخص گردید که غوطه وری در آب از نظر آماری باعث کاهش قابل ملاحظه احساس درد توسط مادر و کم شدن نیاز به انجام بی حسی اپیدورال می گردد. شواهدی دال بر مخاطره انگیز بودن این مزیت برای نوزادان و برای لیبرهای طولانی یافت نشد.

2- سالم ماندن پرینه / کم شدن موارد اپیزیوتومی:

آب درون وان فرآیند تاجی شدن سر نوزاد (Crowning) را کند کرده و باعث حمایت بیشتر پرینه و کم شدن احتمال پارگی آن و کمتر شدن نیاز به اپیزیوتومی می گردد .

3- کم شدن مداخلات پزشکی درفرآیند زایمان به دلایل ذیل :

* بی وزنی ایجاد شده در آب باعث فشار یکسان به سطح بدن شده و مصرف انرژی توسط مادر را کم می کند.

* شل شدن بدن در آب باعث کم شدن احساس درد، کم شدن اضطراب، کاهش سطح آدرنالین و در نتیجه ترشح آندوژن اکسی توسین می گردد.

* دیلاتاسیون ( گشاد شدن ) عروقی حاصله در آب باعث کاهش فشار خون مادر و افزایش ضربان قلب و در نتیجه افزایش اکسیژن رسانی به رحم و جنین می شود .

4- از بین رفتن انقباضات کاذب رحمی

5- تحرک آسان تر مادر و کنترل کردن بهتر خودش

6- پایین آمدن فشار خون

7- احساس آرامش بیشتر در مادر

8- کم شدن احساس درد و در نتیجه عدم نیاز به مسکن ها و سایر مداخلات پزشکی

9- کم شدن میزان سزارین

10- کاهش میزان تروما به نوزاد

11- خونرسانی بیشتر به نوزاد به دلیل جریان خون بهتر مادر

مخاطرات و نگرانی ها

نگرانی های مربوط به زایمان در آب را بایستی بر اساس شواهد حاصله از تحقیقات انجام شده، شناخت آناتومی بدن، آگاهی از فرآیند زایمان و مدیریت و پایش مناسب فرآیند تولد ارزیابی نمود . در یک مطالعه گسترده در انگلستان ( 1996- 1994 ) زایمان در آب نه تنها باعث افزایش مرگ و میر پری ناتال نگردید بلکه باعث کاهش آن نیز شد ( 2/1 در 1000 مورد زایمان در آب در مقایسه با 4 در 1000 مورد زایمان معمولی ). علاوه بر این از میان 000/150 تولد ثبت شده دنیا به روش زایمان در آب در بین سال های 1985 تا 1999 هیچگونه گزارش معتبری از مرگ نوزادان به علت آسپیراسیون آب یافت نشد . بین متخصصین زنان و زایمان از یک طرف و متخصصین اطفال از طرف دیگر در مورد این روش زایمان اختلاف نظر وجود دارد . از منظر متخصصین اطفال این روش فواید چندانی برای نوزاد در برندارد در حالیکه تحقیقات انجام شده نشان دهنده فواید غیر قابل انکاری برای مادران می باشد . منطق متخصصین اطفال بر اساس یک اصل کلی در علم پزشکی که می گوید “برای بیمار کاری انجام دهید که خطر کمتری داشته باشد” استوار است. با این حال هر دو گروه پزشکان اطفال و زنان بر این نقطه اتفاق نظر دارند که این روش بایستی با مراقبت دقیق پرسنل مجرب و ذیصلاح انجام شود و مادر را باید از خطرات احتمالی آن آگاه ساخت تا در صورت بروز هر مشکلی در حین زایمان آمادگی خروج از آب و زایمان روی تخت را داشته باشد .

فیلم زایمان طبیعی ایرانی در آب به همراه شوهر در خانه | فیلم زایمان و سزارین طبیعی انسان | فیلم و کلیپ عکس زایمان طبیعی در آب | پرسش و پاسخ زایمان طبیعی و سزارین

خطرات بالقوه زایمان در آب

1- آسپیراسیون آب توسط نوزاد : ولین تنفس نوزاد با کنار رفتن آب از روی سطح صورت آغاز می گردد. با اولین تنفس جریان خون جنین به جریان خون نوزادی تبدیل می گردد و با بسته شدن شانت های درون قلب گردش خون ریوی ایجاد و در اثر فشار ایجاد شده در ریه ها آب از آلوئول ها و فضاهای ریوی خارج شده و بستری مناسب برای تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن در ریه ها ایجاد می شود. این فرآیند در عرض چند دقیقه اتفاق می افتد و در طی این مدت نوزاد اکسیژن مورد نیاز خود را از طریق بند ناف دریافت می کند. به علت آنکه تا زمان خروج نوزاد از آب و تماس با هوا هیچگونه تحریکی برای تنفس نوزاد وجود ندارد، بنابراین آسپیراسیون نوزاد در زیر آب امری غیر متحمل می نماید و در واقع تهدیدی برای نوزاد محسوب نمی گردد.

2- عفونت : بالا رفتن شانس عفونت یکی دیگر از علل مخالفت منتقدان این روش است. در مطالعه ای در کشور کانادا هیچ گونه شواهدی دال بر عفونت مادر و نوزاد در زنان مبتلا به ( PROM ) پیدا نشد. با این حال پس از هر بار زایمان در آب، وان و یا استخرمخصوص بایستی بدقت تمیز و ضدعفونی گردد تا از انتقال باکتری از نوزاد به نوزاد یا مادر به مادر جلوگیری گردد. باکتری پسودومونا عامل پاتوژن شایعی در محیط های آبی است اما با این حال نوزادانی که به آن مبتلا شده اند بدون درمان بهبود یافتند.

3- کند شدن جریان لیبر: به علت ماهیت شل کنندگی آب فرآیند لیبر غالباً با کم شدن شدت انقباضات در آب و در نتیجه کندی آن همراه است. در پروتکل های وضع شده در بعضی بیمارستانها، زنان پس از رسیدن به دیلاتاسیون 5 سانتی متر وارد آب می شوند.

4- هیپرترمی مادر و در نتیجه هیپوکسی جنین

5- هیپوترمی نوزاد

6- مشکل بودن تخمین میزان خونریزی مادر در آب

7- خطر آمبولی آب برای مادر ( از نظر تئوریک )

کنتراندیکاسیون های انجام متد زایمان در آب

1- عفونت اخیر واژن، دستگاه ادراری و عفونت پوست

2- عدم ثبات علائم حیاتی مادر و نوزاد قبل از فرو رفتن در آب گرم

3- تب بالای 4/100 درجه فارنهایت

4- آمنیونیت

5- دیسترس جنینی

6- پره ماچوریتی نوزاد

7- خونریزی شدید واژینال

8- مکونیوم غلیظ

9- نمای غیر طبیعی جنین

10- سابقه قبلی ماکروزومی

11- دیستوشی: کنتراندیکاسیون داشتن زایمان در آب در موارد دیستوشی مورد اتفاق نظر همه محققین نمی باشد اما به نظر میرسد که شلی ایجاد شده در آب میتواند کمک موثری در مدیریت دیستوشی شانه داشته باشد.

12- PROM بالای 24 ساعت

13- ضایعات پوستی هرپس، عفونت HIV و هپاتیت B وC مادر

14- چاقی

15- لیبر زودرس

16- پرسنل کم تجربه و فاقد اعتماد به نفس کافی

بحث و نتیجه گیری

آمار سزارین نسبت به کل زایمان ها در کشورهای پیشرفته و به خصوص در کشورهای در حال توسعه سیر صعودی و نگران کننده ای یافته است به طوریکه نرخ آن در کشور آمریکا به بالای 25 و در کشورمان به فراتر از 35 درصد و حتی بالاتر رسیده است.این در حالی است که طبق استاندارد سازمان بهداشت جهانی این رقم باید بین 10 تا 15 درصد باشد. در اینجا به دنبال ریشه یابی این معضل نیستیم اما به نظر می رسد نادیده گرفتن نقش زایمان طبیعی در سلامت مادر و نوزاد می تواند در آینده ای نه چندان دور مشکلات بسیاری را فراروی نظام سلامت کشور قرار دهد. به همین سبب دانش پزشکی می بایست کنجکاوانه به دنبال روش های نوین در علم مامائی برای آسانتر کردن فرآیند زایمان باشد. امید است مسئولین و متولیان سلامت مردم در کشور عزیزمان با ترویج زایمان به روش های طبیعی، آگاه کردن مادران از خطرات سزارین، فراهم کردن امکانات مناسب و نو برای متدهای جایگزین، پر رنگ کردن نقش ماما و بها دادن به این قشرصبور و زحمتکش و… بتوانند گام مؤثری در کاهش نرخ سزارین و عوارض بلند مدت حاصل از آن بردارند. به امید آن روز.

منبع:فیلم زایمان طبیعی

بارداری هفته به هفته

فال روزانه

علایم حاملگی و بارداری

روابط زناشویی

فیلم زایمان طبیعی

علایم حاملگی پسر

 نشانه حاملگی 

علایم حاملگی پسر 


علائم حاملگی قبل از

علائم بارداری در هفته اول

علائم بارداری قبل از موعد

علائم بارداری در هفته اول بعد ا

 اولین علائم

 علایم بارداری پوچ


برخی از زنان از همان لحظه انعقاد نطفه به حامـله بـودن خود پی می ـبـرند. برای بقیه ممکن است بعد از پنج تست مثبت حاملگی یـا ظـهور یـک سـری عـلائـم ایـن اطـمینان حاصل گردد.

اگر تصور می کنید که باردار هستید، امیدواریم ایـن لـسیـت کـه شـامـل متـداولترین نشانه های حاملگی می بـاشـد، پاسخ سؤال شما را بدهد.

بخاطر داشته باشید که همه زنان با هم تفاوت داشـتـه و در نتیجه ممکن است هیچ یک (یا برخی) از این علائــم را تجربه نکنند:

1- درد سینه و  نوک سینه
هنگام حاملگی تقریبا سه هفته بعد از عمل لقاح متوجه درد در سینه و نوک سینه خود می شـوید (وقتـی قاعدگی حدود یک هفته دیر می گردد). همچنین ممکن است متورم شوند -- همانند نزدیک شدن به زمان قاعدگی.

2- لک دیدن خفیف یا گرفتگی عضلات شکم

اگر باردار باشید، لکه های خفیف صورتی رنگ در زمان تشکیل جنین می تـوانـد نمایان گردد --وقتی که جنین در داخل پوشش رحم قرار میگیرد. این تقریبا هشت تا ده روز بعد از تخمک گذاری روی می دهد،  کمی زودتر از رسیدن موعد قاعـدگی. مـعـمولا می توان خونریزی ناشی از تشکیل جنین را از قاعدگی معمولی تشخیص داد: اگر کمی زود تر از زمان مورد انتظار رخ دهد، اگر خفیف و اندک و به صـورت لـک باشد، مایل به رنگ صورتی بـاشد (نه قرمز و غلیظ همانند قاعدگی معمولی) و از الگوی یک قاعدگی نـرمـال پـیـروی نکند(خفیف، به تدریج شدید و سپس دوباره خفیف). گرفتگی عضلات شکم نیز میتواند در مراحل آغازین بارداری شایع باشد. وقتی که رحم حالت متوسط خود را بدست آورده و در سه ماهه دوم توسط استخوان لگن خاصره بهتر نگهداری می شـود، بـدن هـمـانند زمان قاعدگی مستعد گرفتگی و درد عضلات شکم میگردد.

3- تیره شدن دور نوک سینه

در دوران اولیه حاملگی -- نزدیک زمان قاعدگی  --  ممکن است دور نوک سیـنـه (بخـش تـیره تری که نوک سینه را احاطه کرده) تیره تر و قطور تر گردد. گفته می شـود کـه رنــگ تـیره تر دور نوک سینه به نوزاد در یافتن نوک سینه بـرای شـیـر خـوردن کـمـک مـی کـنـد. همچنین ممکن است رگهای سینه نمایانتر شده و برامدگی های کـوچکی که در اطراف نوک سینه قرار دارند بزرگتر شده و تعدادشـــان افزایش یابد -- بطور متوسط بین 4 تا 28 عدد به ازای هر سینه.

4- خستگی مفرط

در صـورت حـامـلـگی، یکی از شایع ترین علائم در هشت تا ده هـفـتـه اول خسـتـگی و فرسودگی می بـاشد. وقتـی باردار میشوید، بدن شما دچار یک سری تغییرات متابولیک مهم می گـردد. تمامی بخشهای بدن باید خود را برای فرایند رشد یک کودک آماده کنند. برای اغلب زنان، خستگی بعد از هفته دوازدهم بارداری از بین میرود.

5- حالت تهوع و استفراغ

اگر باردار باشـید، مـمـکن اسـت خـیـلی سـریع -- یـک هفـته بعد از عمل لقاح -- متوجه حالت تهوع و ناخوشی صبحگاهی گردید. حالت تهوع میتواند هر زمانی اتفاق بیفتد -- روز یا شب.

6- ادرار مکرر

زمانیکه قاعدگی به مدت یک تا دو هفته به تاخیر می افتد، ممکن است مـتـوجـه شویـد که بیشتر از حد معمول ادرار میـکنیــد. این به آن دلیل است که کودک در حال رشد درون رحم، به مثانه شما فشار وارد می آورد.

7- یبوست

ممکن است در روزهای اولیه بارداری متوجه تغیر در اجابت مزاج خـود گردید. هورمونهای اضافی تولید شده در حین حاملگی، باعث میگردد روده کارایی خود را از دست بدهد.

8- افزایش دمای طبیعی بدن

اگر دمای طبیعی بدن حتی بعد از سپری شدن زمان مقرر قاعدگی بالا ماند و به مـیزان قبل از تخمک گذاری تقلیل نیافت، احتمال حاملگی بسیار افزایش می باید. هنگامی که شما حامله میشوید، تخمک در لوله های رحم (محل رشد جنین) بارور میـگردد. در ایـن هنگام است که بدن شما نهـــایتا میتواند تشخصی دهد که شما حامله هستید. وقتی هورمون hCG ترشح می شـود، زنـان مـعـمولا بـرای بـار سـوم یـک افـزایش دما احساس میکنند که به اندازه تغییر دمای اولیه نیست، اما در خلال یک هفته تا 12 روز بعد از اولین افزایش دمای مربوط به تخمک گذاری میتوان آن را مشاهده نمود.

9- قطع قاعدگی

این میتواند اولین نشانه حاملگی بشمار آید بـخصوص اگر روال قاعدگی شما بـصـورتـی منظم بوده باشد. این نشانه بـه همـراه نشـانـه های مثـبـت دیـگر مـمکن است بارداری شما را به اثبات برساند.
10- تست حاملگی مثبت

اگر قاعدگی شما حداقل یک روز دیر شد، و آماده اید کـه حـقـیقت را بدانید، ممکن است بـخواهـید یک تست حاملگی خانگی را انجام دهید. تست حامـلگـی ادرار می تـوانـد در فاصله 10 تا 14 روز بعد از عـمـل لقـاح دقــیق عمل نماید. 

اگر نمیتوانید تا موعد قاعدگی صبر کنید، تست حاملگی خونی می تـواند در فاصله 8 تا 10 روز بعد از عمل لقاح دقیق عمل نماید. بخاطر داشته باشید که تسـت هـای حـاملـگی (حتـی تسـت خـونـی) 100 درصد بدون خطا و اشتباه نیـستـند. اگـر نتـیـجـه تـست شـما مـنفی بـود و باز احساس حاملگی نمودید، یک هفته بعد تست را تکرار کرده و با پزشک خود درمیان بگذارید.


مطالب مرتبط:

پرداد 

شعر و متن کوتاه بسیار زیبا


شعر و متن کوتاه بسیار زیبا:

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

خدایا"آلودگی" آدمها از حد گذشته...

دنیا را چند روز تعطیل نمی کنی؟

**************************
بیچاره مترسک سرتاسر سال

از مزرعه محافظت می کرد

ولی با آغاز فصل سرما

تنش هیزم کشاورز شد

آری،پاداش وفاداری جز این نیست

******************************
یک نفر امد قرارم را گرفت 

برگ و بار و شاخسارم را گرفت 

چهار فصل من بهار بود ، حیف

باد پائیزی بهارم را گرفت 

اعتباری داشتم در پیش عشق

با نگاهی ، اعتبارم را گرفت 

عشق یا چیزی شبیه عشق بود 

آمد و دار و ندارم را گرفت . . . 

******************************
من که گفتم این بهار افسردنی است

من که گفتم این پرستو مردنی است 

من که گفتم ای دل بی بند و بار

عشق یعنی رنج ، یعنی انتظار 

آه عجب کاری به دستم داد دل

هم شکست و هم شکستم داد دل . . .

******************************
ای اشک ، آهسته بریز که غم زیاد است 

ای شمع آهسته بسوز که شب دراز است 

امروز کسی محرم اسرار کسی نیست 

ما تجربه کردیم ، کسی یار کسی نیست . . .

******************************
عشقی که تنها با یک نگاه آغاز میشود ، 

با شناخت سست و سست تر میشود 

ولی عشقی که با شناخت آغاز میشود 

با هر نگاهی عمیق و عمیق تر میشود . . . 

******************************
نمیدانم فرهاد ازچه چیز مینالید

اوکه تمام زندگیش شیرین بود!

*****************************
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺒﻮﺩﻡ … 

ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﺷﮑﺴﺖ !

*****************************
هر که درکش بیش دردش بیشتر 

*****************************
یادت برایم همانند 

قصه ی سیگار پیرمردیست

که سال هاست میگوید

نخ اخر است

*****************************
یادش بخیر کودکی!

قهر میکردیم تا قیامت 

و لحظه ای بعد قیامت میشد

******************************
غمگینم

مثل عکسی در اعلامیه ی ترحیم

که خنده اش همه را می گریاند

******************************
سرنوشتم چیز دیگر را روایت میکند

بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند

قلب من با هر صدا با هر تپش با هر سکوت

غرق در خون یکنفس دارد دعایت میکند

******************************
آدمی را دیدم 

با سایه ی خود درد و دل می کرد

چه رنجی می کشد او 

وقتی هوا ابریست

******************************
آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند

اما نه وقتی که در کنارشان هستی نه

آنجا که در میان خاک خوابید

سنگ را تمام می گذارند و می روند

******************************
سنگ،کاغذ،قیچی بازی میکردیم باهم

من سنگ آوردم کاغذ آورد مچالم کرد!

کاغذ آوردم او قیچی آورد بریدم!

قیچی آوردم سنگ آورد منو شکست!

و اینگونه مرا له کرد برید و شکست!

در تمام بازی،نگاه من به او بود 

که چطور برای خرد کردنم تلاش میکند

باشه عزیزم تو بردی…

******************************
زندگی پانتومیم است

اگر حرف دلت را بر زبان آوری باخته ای

******************************
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد

شاید به خواب شیر ین فرهاد رفته باشد

******************************
ساده لباس بپوش ساده راه برو

اما در برخورد با دیگران ساده نباش

زیرا سادگی ات را نشانه میگیرند

برای در هم شکستن غرورت …

******************************
من در اجتماعی زندگی می کنم که

احساس می کنم در آن دویدن

سهم کسانی است که نمی رسند 

و رسیدن حق کسانی است که نمی دوند. 

******************************
ترجیح میدهم با کفشهایم

در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم 

تا اینکه در مسجد نماز بخوانم 

و به فکر کفشهایم باشم! 

******************************
کمی گیجم کمی منگم عجیب است

پریده بی جهت رنگم عجیب است

تو را دیدم همین یک ساعت پیش

برایت باز دلتنگم عجیب است!

******************************
او رفت و انتظارش باقیست

پشت قدمش عبور اشکم جاریست

ایکاش بداند ک پس از او عمری

در خلوت من همیشه جایش خالیست

******************************
میروم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم اغوشت کنم

میروم از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم ازاد باش

گرچ تو تنهاتر از من میشوی

ارزو دارم شبی عاشق شوی

ارزو دارم بفهمی درد را

حاصل برخوردهای سرد را

ارزو دارم خدا شادت کند

بعد شادی تشنه ی نامم کند

ارزو دارم شبی سردت کند

بعد ان شب همدم دردت کند

تا بفهمی با دلم بد کرده ای

با وجود احتیاج دست مرا رد کرده ای...

******************************
خدایا صبرم با دردم نمیخواند

صبری ک دادی تمام شد

اما دردم باقیست...

******************************
چه بگویم که ضربه آخر را خدایم زد

آن زمان که برای رفتنت

استخاره کردی و خوب آمد...

******************************
میرود و من پشت سرش آب نمیریزم

وقتی هوای رفتن دارد

دریا را هم به پایش بریزی

بر نمیگردد...

*******************************
تو مرا یاد کنی یا نکنی

باورت گر بشود گر نشود

حرفی نیست...

اما

نفسم میگیرد

در هوایی که نفس های تو نیست

******************************
ساده بودم ....که تورا ساده تجسم کردم 

بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم

اشنا با همه ی پنجره های شهرم

چون تورا پشت همین پنجره ها گم کردم....

****************************
به سراغ من اگر می ایی

دگر اسوده بیا...

چند وقتیست که فولاد شده 

چینی نازک تنهایی من....

********************************
تو مپندار که از یاد تو را خواهم برد....

من بدون تو به یک پلک زدن خواهم مرد

******************************
کنار اشنایی تو اشیانه می کنم

فضای اشیانه را پر از ترانه میکنم

کسی سوال می کند برای چه زنده ای؟

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم.

*******************************
ز غم کسی هلاکم که زمن خبر ندارد

عجب از محبت من که در او اثر ندارد

دروغ است میگویند دل به دل راه دارد

دل من ز غصه خون و دل او خبر ندارد

*******************************
چشم تو پنجره ی مرموزیست

کاش میدانستم 

پشت این پنجره کیست؟

کاش میدانستم

چه کسی در تو اقامت دارد؟

کاش اتش بودی و میسوزاندی

علف هرزه ی تردیدم را...

*******************************
هر جا که دلی هست ز غم فرسوده است

کس نیست که از رنج جهان آسوده است

گر بلبل محنت زده عاشق بوده است

باری دل غنچه از چه خون آلوده است؟!

******************************
چو گل های شقایق داغدارم

بیا پروانه شو بنشین کنارم

بزن مرهم به زخم قلبم ای دوست

که خنجر خورده ی این روزگارم

********************************
امشب به قصه دل من گوش میکنی

فردا مرا چو قصه فراموش میکنی....

******************************
اگر کسی مرا خواست

بگویید رفته باران ها را تماشا کند

اگر اصرار کرد

بگویید برای دیدن طوفانها رفته است

و اگر باز هم سماجت کرد

بگویید رفته است

تا دیگر باز نگردد

******************************
لحظه دیدار نزدیک است 

باز من دیوانه ام، مستم 

باز می لرزد، دلم، دستم 

باز گویی در جهان دیگری هستم 

******************************
دیگران را هم غمی هست به دل 

غم من لیک غمی غمناک است

******************************
جهان پر درد میبینم دوا کو؟

دل خوبان عالم را وفا کو؟

******************************
خداوندا از بچگی به من آموختند

همه را دوست بدار

حال که بزرگ شده ام و

کسی را دوست می دارم

می گویند:

فراموشش کن

******************************
خدایا به من زیستنی عطا کن

که در لحظه ی مرگ 

بر بی ثمری لحظه ای

که برای زیستن گذشته است

حسرت نخورم

و مردنی عطا کن

که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم

*****************************
پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،

تنهایی در انبوه جمعیت 

و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند

عنایت فرما

*****************************
وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم

وقتی که دیگر نمی توانست

مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم

وقتی که او تمام کرد

من شروع کردم

وقتی که او تمام شد

من آغاز کردم

چه سخت است تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است

مثل تنها مردن

***************************
دنیا را بد ساخته اند … 

کسی را که دوست داری ،

تو را دوست نمی دارد … 

کسی که تورا دوست دارد ، 

تو دوستش نمی داری … 

اما کسی که تو دوستش داری

و او هم تو را دوست دارد …

به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند …

و این رنج است...

******************************
سرمایه های هر دلی

حرف هایی است که برای نگفتن دارد

*****************************
خدایا ! به هرکه دوست میداری بیاموز که : 

عشق از زندگی کردن بهتر است

و به هر که دوست تر میداری بچشان که : 

دوست داشتن از عشق برتر

*****************************
تو را من یاد میدارم

همه هنگام

نه چون نیما که میگوید شباهنگام

*****************************
گر تو باشی می توان صد سال بی جان زیستن

بی تو گر صد جان بود یک لحظه نتوان زیستن 


*****************************
زندگی خالی نیست

مهربانی هست

سیب هست

ایمان هست

از چه دلتنگ شدی 

دلخوشی ها کم نیست

تا شقایق هست زندگی باید کرد!!!

*****************************
"به سراغ من اگر می ایید

نرم و اهسته بیایید

مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من"

****************************
به خانه من

ای مهربان

اگر امدی

چراغ بیاور و یک دریچه

تا از ان به ازدحام کوچه خوشبختی بنگرم...

****************************
هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند

انکه این کار ندانست در انکار بماند

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

یادگاری که در این گنبد دوار بماند

*****************************
زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد

******************************
چه خوب یادم هست...

جمله ای که به ییلاق ذهن وارد شد

وسیع باش و تنها و سربه زیر و سخت 

****************************
بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد

دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم---

****************************
رفته است و مهرش از دلم نمیرود

ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست؟

پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟!

****************************
در مسیر نگاهت گلهای وحشی جان میگیرند

نگاهت را از من نگیر

تاب دیدن مرگ گلها را ندارم

*****************************

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم

از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

**************************
بی وفا رسم وفا از غم نیاموزی چرا؟

غم که با بیگانگی هرشب به ما سرمیزند

***************************
ای راحت جان یار وفادار که بودی؟

ما دل به تو دادیم تو دلدار که بودی؟

**************************
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

****************************
رفتی و نمیشوی فراموش

می ایی و می روم من از هوش

*****************************
در رفتن جان از بدن گویند هرنوعی سخن

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود

*****************************
در حسرت دیدار تو اواره ترینم

هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست....

***************************
پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمیبرم

وقتی قفسم چشمهای تو باشد

*****************************
در دیاری که در ان نیست کسی یار کسی

ایکاش که یارب نیفتد به کسی کار کسی

***************************
سوزی که درون دل ما میوزد این بار

کولاک شبانست

نسیم سحری نیست

**************************
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنیست

************************
من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان 

که من این راز توان دیدن و گفتن نتوان

**************************
سپردم به تو دل ندانسته بودم

که تو بی وفا در جفا تا کجایی؟

***************************
اگرچه گفتی از من سردی ای دوست

وگرچه با دلم بد کردی ای دوست

غریبانه تو را چشم انتظارم

یقین دارم که بر میگردی ای دوست

*****************************

در لحظه ها زندگی میکنیم

و در لحظه ها میمیریم

هر لحظه جاری را باید زیست

و برای زیستن امیدی باید یافت

و در لحظه های امروز

امیدی چون عشق را خواهیم یافت

تا فردایمان را با ان اغاز کنیم

پس ایکاش امروز دیروز بود...

****************************
هرکجا محرم شدی دست از خیانت بردار

ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود

*****************************
سر به زانو میگذارم تا نبینم رفتنش را

اه من در سینه بنشین تا نگیری دامنش را

***************************
من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان

که من این راز توان دیدن و گفتن نتوان

****************************
سکوت سرشار از نا گفته هاست

***************************
سکوتم از رضایت نیست 

دلم اهل شکایت نیست

****************************
کاش میشد سرنوشت را

از سر نوشت.

***************************
من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم

پیدا نمیشدی تو شاید که مرده بودم

****************************
بی تو هر لحظه ملالیست مرا

هر نفس زحمت سالیست مرا

*****************************
روزگاری مثل گل ما هم نگاری داشتیم

این چنین خار نبودیم اعتباری داشتیم

ای که مارا در زمستان دیده ای با پشت خم

این زمستان را نبین ماهم بهاری داشتیم

****************************
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟

کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟

غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور

پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون امدی که من

با صد هزار دیده تماشا کنم تو را

****************************
چرا گرفته دلت؟؟

مثل انکه تنهایی!!

چقدر هم تنها....

خیال میکنم دچار ان رگ پنهان رنگ ها 

هستی

و دچار یعنی عاشق

و فکر کن که چه تنهاست

اگر ماهی کوچک دچار

ابی دریای بیکران شود

****************************
گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود

از هرچه زندگیست دلم سیر میشود

کاری ندارم کجایی چه میکنی؟

بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود

*****************************
آنجا که تو هستی

گذری نیست مرا 

میسوزدو این دل 

خبری نیست تورا 

میخواستم که به سوی تو پرواز کنم

اما......چه کنم بال و پری نیست مرا

شعر و متن کوتاه بسیار زیبا


شعر و متن کوتاه بسیار زیبا:

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

خدایا"آلودگی" آدمها از حد گذشته...

دنیا را چند روز تعطیل نمی کنی؟

**************************
بیچاره مترسک سرتاسر سال

از مزرعه محافظت می کرد

ولی با آغاز فصل سرما

تنش هیزم کشاورز شد

آری،پاداش وفاداری جز این نیست

******************************
یک نفر امد قرارم را گرفت 

برگ و بار و شاخسارم را گرفت 

چهار فصل من بهار بود ، حیف

باد پائیزی بهارم را گرفت 

اعتباری داشتم در پیش عشق

با نگاهی ، اعتبارم را گرفت 

عشق یا چیزی شبیه عشق بود 

آمد و دار و ندارم را گرفت . . . 

******************************
من که گفتم این بهار افسردنی است

من که گفتم این پرستو مردنی است 

من که گفتم ای دل بی بند و بار

عشق یعنی رنج ، یعنی انتظار 

آه عجب کاری به دستم داد دل

هم شکست و هم شکستم داد دل . . .

******************************
ای اشک ، آهسته بریز که غم زیاد است 

ای شمع آهسته بسوز که شب دراز است 

امروز کسی محرم اسرار کسی نیست 

ما تجربه کردیم ، کسی یار کسی نیست . . .

******************************
عشقی که تنها با یک نگاه آغاز میشود ، 

با شناخت سست و سست تر میشود 

ولی عشقی که با شناخت آغاز میشود 

با هر نگاهی عمیق و عمیق تر میشود . . . 

******************************
نمیدانم فرهاد ازچه چیز مینالید

اوکه تمام زندگیش شیرین بود!

*****************************
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺩﺍﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﺒﻮﺩﻡ … 

ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﺷﮑﺴﺖ !

*****************************
هر که درکش بیش دردش بیشتر 

*****************************
یادت برایم همانند 

قصه ی سیگار پیرمردیست

که سال هاست میگوید

نخ اخر است

*****************************
یادش بخیر کودکی!

قهر میکردیم تا قیامت 

و لحظه ای بعد قیامت میشد

******************************
غمگینم

مثل عکسی در اعلامیه ی ترحیم

که خنده اش همه را می گریاند

******************************
سرنوشتم چیز دیگر را روایت میکند

بی تعارف این دلم خیلی هوایت میکند

قلب من با هر صدا با هر تپش با هر سکوت

غرق در خون یکنفس دارد دعایت میکند

******************************
آدمی را دیدم 

با سایه ی خود درد و دل می کرد

چه رنجی می کشد او 

وقتی هوا ابریست

******************************
آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند

اما نه وقتی که در کنارشان هستی نه

آنجا که در میان خاک خوابید

سنگ را تمام می گذارند و می روند

******************************
سنگ،کاغذ،قیچی بازی میکردیم باهم

من سنگ آوردم کاغذ آورد مچالم کرد!

کاغذ آوردم او قیچی آورد بریدم!

قیچی آوردم سنگ آورد منو شکست!

و اینگونه مرا له کرد برید و شکست!

در تمام بازی،نگاه من به او بود 

که چطور برای خرد کردنم تلاش میکند

باشه عزیزم تو بردی…

******************************
زندگی پانتومیم است

اگر حرف دلت را بر زبان آوری باخته ای

******************************
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد

شاید به خواب شیر ین فرهاد رفته باشد

******************************
ساده لباس بپوش ساده راه برو

اما در برخورد با دیگران ساده نباش

زیرا سادگی ات را نشانه میگیرند

برای در هم شکستن غرورت …

******************************
من در اجتماعی زندگی می کنم که

احساس می کنم در آن دویدن

سهم کسانی است که نمی رسند 

و رسیدن حق کسانی است که نمی دوند. 

******************************
ترجیح میدهم با کفشهایم

در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم 

تا اینکه در مسجد نماز بخوانم 

و به فکر کفشهایم باشم! 

******************************
کمی گیجم کمی منگم عجیب است

پریده بی جهت رنگم عجیب است

تو را دیدم همین یک ساعت پیش

برایت باز دلتنگم عجیب است!

******************************
او رفت و انتظارش باقیست

پشت قدمش عبور اشکم جاریست

ایکاش بداند ک پس از او عمری

در خلوت من همیشه جایش خالیست

******************************
میروم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم اغوشت کنم

میروم از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم ازاد باش

گرچ تو تنهاتر از من میشوی

ارزو دارم شبی عاشق شوی

ارزو دارم بفهمی درد را

حاصل برخوردهای سرد را

ارزو دارم خدا شادت کند

بعد شادی تشنه ی نامم کند

ارزو دارم شبی سردت کند

بعد ان شب همدم دردت کند

تا بفهمی با دلم بد کرده ای

با وجود احتیاج دست مرا رد کرده ای...

******************************
خدایا صبرم با دردم نمیخواند

صبری ک دادی تمام شد

اما دردم باقیست...

******************************
چه بگویم که ضربه آخر را خدایم زد

آن زمان که برای رفتنت

استخاره کردی و خوب آمد...

******************************
میرود و من پشت سرش آب نمیریزم

وقتی هوای رفتن دارد

دریا را هم به پایش بریزی

بر نمیگردد...

*******************************
تو مرا یاد کنی یا نکنی

باورت گر بشود گر نشود

حرفی نیست...

اما

نفسم میگیرد

در هوایی که نفس های تو نیست

******************************
ساده بودم ....که تورا ساده تجسم کردم 

بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم

اشنا با همه ی پنجره های شهرم

چون تورا پشت همین پنجره ها گم کردم....

****************************
به سراغ من اگر می ایی

دگر اسوده بیا...

چند وقتیست که فولاد شده 

چینی نازک تنهایی من....

********************************
تو مپندار که از یاد تو را خواهم برد....

من بدون تو به یک پلک زدن خواهم مرد

******************************
کنار اشنایی تو اشیانه می کنم

فضای اشیانه را پر از ترانه میکنم

کسی سوال می کند برای چه زنده ای؟

و من برای زندگی تو را بهانه می کنم.

*******************************
ز غم کسی هلاکم که زمن خبر ندارد

عجب از محبت من که در او اثر ندارد

دروغ است میگویند دل به دل راه دارد

دل من ز غصه خون و دل او خبر ندارد

*******************************
چشم تو پنجره ی مرموزیست

کاش میدانستم 

پشت این پنجره کیست؟

کاش میدانستم

چه کسی در تو اقامت دارد؟

کاش اتش بودی و میسوزاندی

علف هرزه ی تردیدم را...

*******************************
هر جا که دلی هست ز غم فرسوده است

کس نیست که از رنج جهان آسوده است

گر بلبل محنت زده عاشق بوده است

باری دل غنچه از چه خون آلوده است؟!

******************************
چو گل های شقایق داغدارم

بیا پروانه شو بنشین کنارم

بزن مرهم به زخم قلبم ای دوست

که خنجر خورده ی این روزگارم

********************************
امشب به قصه دل من گوش میکنی

فردا مرا چو قصه فراموش میکنی....

******************************
اگر کسی مرا خواست

بگویید رفته باران ها را تماشا کند

اگر اصرار کرد

بگویید برای دیدن طوفانها رفته است

و اگر باز هم سماجت کرد

بگویید رفته است

تا دیگر باز نگردد

******************************
لحظه دیدار نزدیک است 

باز من دیوانه ام، مستم 

باز می لرزد، دلم، دستم 

باز گویی در جهان دیگری هستم 

******************************
دیگران را هم غمی هست به دل 

غم من لیک غمی غمناک است

******************************
جهان پر درد میبینم دوا کو؟

دل خوبان عالم را وفا کو؟

******************************
خداوندا از بچگی به من آموختند

همه را دوست بدار

حال که بزرگ شده ام و

کسی را دوست می دارم

می گویند:

فراموشش کن

******************************
خدایا به من زیستنی عطا کن

که در لحظه ی مرگ 

بر بی ثمری لحظه ای

که برای زیستن گذشته است

حسرت نخورم

و مردنی عطا کن

که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم

*****************************
پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،

تنهایی در انبوه جمعیت 

و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند

عنایت فرما

*****************************
وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم

وقتی که دیگر نمی توانست

مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم

وقتی که او تمام کرد

من شروع کردم

وقتی که او تمام شد

من آغاز کردم

چه سخت است تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است

مثل تنها مردن

***************************
دنیا را بد ساخته اند … 

کسی را که دوست داری ،

تو را دوست نمی دارد … 

کسی که تورا دوست دارد ، 

تو دوستش نمی داری … 

اما کسی که تو دوستش داری

و او هم تو را دوست دارد …

به رسم و آئین هرگز به هم نمی رسند …

و این رنج است...

******************************
سرمایه های هر دلی

حرف هایی است که برای نگفتن دارد

*****************************
خدایا ! به هرکه دوست میداری بیاموز که : 

عشق از زندگی کردن بهتر است

و به هر که دوست تر میداری بچشان که : 

دوست داشتن از عشق برتر

*****************************
تو را من یاد میدارم

همه هنگام

نه چون نیما که میگوید شباهنگام

*****************************
گر تو باشی می توان صد سال بی جان زیستن

بی تو گر صد جان بود یک لحظه نتوان زیستن 


*****************************
زندگی خالی نیست

مهربانی هست

سیب هست

ایمان هست

از چه دلتنگ شدی 

دلخوشی ها کم نیست

تا شقایق هست زندگی باید کرد!!!

*****************************
"به سراغ من اگر می ایید

نرم و اهسته بیایید

مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من"

****************************
به خانه من

ای مهربان

اگر امدی

چراغ بیاور و یک دریچه

تا از ان به ازدحام کوچه خوشبختی بنگرم...

****************************
هرکه شد محرم دل در حرم یار بماند

انکه این کار ندانست در انکار بماند

از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر

یادگاری که در این گنبد دوار بماند

*****************************
زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد

******************************
چه خوب یادم هست...

جمله ای که به ییلاق ذهن وارد شد

وسیع باش و تنها و سربه زیر و سخت 

****************************
بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد

دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم---

****************************
رفته است و مهرش از دلم نمیرود

ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست؟

پس دیار عاشقان جاودان کجاست؟!

****************************
در مسیر نگاهت گلهای وحشی جان میگیرند

نگاهت را از من نگیر

تاب دیدن مرگ گلها را ندارم

*****************************

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم

از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم

**************************
بی وفا رسم وفا از غم نیاموزی چرا؟

غم که با بیگانگی هرشب به ما سرمیزند

***************************
ای راحت جان یار وفادار که بودی؟

ما دل به تو دادیم تو دلدار که بودی؟

**************************
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

****************************
رفتی و نمیشوی فراموش

می ایی و می روم من از هوش

*****************************
در رفتن جان از بدن گویند هرنوعی سخن

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود

*****************************
در حسرت دیدار تو اواره ترینم

هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست....

***************************
پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمیبرم

وقتی قفسم چشمهای تو باشد

*****************************
در دیاری که در ان نیست کسی یار کسی

ایکاش که یارب نیفتد به کسی کار کسی

***************************
سوزی که درون دل ما میوزد این بار

کولاک شبانست

نسیم سحری نیست

**************************
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنیست

************************
من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان 

که من این راز توان دیدن و گفتن نتوان

**************************
سپردم به تو دل ندانسته بودم

که تو بی وفا در جفا تا کجایی؟

***************************
اگرچه گفتی از من سردی ای دوست

وگرچه با دلم بد کردی ای دوست

غریبانه تو را چشم انتظارم

یقین دارم که بر میگردی ای دوست

*****************************

در لحظه ها زندگی میکنیم

و در لحظه ها میمیریم

هر لحظه جاری را باید زیست

و برای زیستن امیدی باید یافت

و در لحظه های امروز

امیدی چون عشق را خواهیم یافت

تا فردایمان را با ان اغاز کنیم

پس ایکاش امروز دیروز بود...

****************************
هرکجا محرم شدی دست از خیانت بردار

ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود

*****************************
سر به زانو میگذارم تا نبینم رفتنش را

اه من در سینه بنشین تا نگیری دامنش را

***************************
من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان

که من این راز توان دیدن و گفتن نتوان

****************************
سکوت سرشار از نا گفته هاست

***************************
سکوتم از رضایت نیست 

دلم اهل شکایت نیست

****************************
کاش میشد سرنوشت را

از سر نوشت.

***************************
من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم

پیدا نمیشدی تو شاید که مرده بودم

****************************
بی تو هر لحظه ملالیست مرا

هر نفس زحمت سالیست مرا

*****************************
روزگاری مثل گل ما هم نگاری داشتیم

این چنین خار نبودیم اعتباری داشتیم

ای که مارا در زمستان دیده ای با پشت خم

این زمستان را نبین ماهم بهاری داشتیم

****************************
کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟

کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟

غیبت نکرده ای که شوم طالب حضور

پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون امدی که من

با صد هزار دیده تماشا کنم تو را

****************************
چرا گرفته دلت؟؟

مثل انکه تنهایی!!

چقدر هم تنها....

خیال میکنم دچار ان رگ پنهان رنگ ها 

هستی

و دچار یعنی عاشق

و فکر کن که چه تنهاست

اگر ماهی کوچک دچار

ابی دریای بیکران شود

****************************
گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود

از هرچه زندگیست دلم سیر میشود

کاری ندارم کجایی چه میکنی؟

بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود

*****************************
آنجا که تو هستی

گذری نیست مرا 

میسوزدو این دل 

خبری نیست تورا 

میخواستم که به سوی تو پرواز کنم

اما......چه کنم بال و پری نیست مرا

ای امیـــــد عبث بی حاصــــل... فروغ فرخزاد

میروم خسته و افسـرده و زار

سـوی منزلگــه ویرانه خویش


به خـدا می برم از شهـــر شما 

دل شوریــده و دیوانــه خویش

 

می برم تا که در ان نقطه دور

شستشویش دهم از رنگ گنـاه

 

شستشویش دهم از لکه عشــق

زین همـــه خواهش بیجا وتباه

 

می برم تا زتو دورش ســـازم

زتو ،ای جلــــوه امید محــــال

 

می برم زنـــده بگورش سازم

تا از این پس نکنــد یاد وصال

 

ناله می لرزد،می رقصد اشک

 آه ، بگــــذار که بگریزم مـــن

 

از تو ، ای چشمه جوشان گناه 

شایـد آن به کـه بپرهیـــزم من

 

بخـــدا غنچـــــه شـــادی بودم

دست عشق آمد و از شاخـم چید

 

شعلــه آه شد م ، صــد افسوس

که لبــم باز بر آن لب نرسیـــد

 

عاقبت بنــد سفـــر پایـــم بست

میروم، خنده به لب،خونین دل

 

می روم از دل من دست بردار

ای امیـــــد عبث بی حاصــــل...

 

فروغ فرخزاد

آخرش نفهمیدم اینجائی که هستم تقدیر من است یا تقصیر من...

آخرش نفهمیدم اینجائی که هستم تقدیر من است یا تقصیر من...

من که در این جمع گذشتم از هرچه ارزوست

دست غم دیگر چه میخواهد از دل تنهای من؟

ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود

ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود

دربند نگاه او گرفتار نبود

من عاشق و او زعشق من بیخبر است

ای کاش دل و دلبرو دلدار نبود....

استخدام امروز

استخدام امروز


استخدام امروز   آگهی استخدام امروز استخدامی امروز استخدام های امروز  آگهی های استخدام امروز استخدامی های امروز 


استخدام آذربایجان غربی

استخدام ارومیه

استخدام اصفهان

استخدام ایلام

استخدام تهران

استخدام خراسان جنوبی

استخدام بیرجند

استخدام خراسان رضوی

استخدام مشهد

استخدام زنجان

استخدام سیستان و بلوچستان

استخدام زاهدان

استخدام قزوین

استخدام گلستان

استخدام گرگان

استخدام لرستان

استخدام خرم آباد

استخدام مرکزی

استخدام اراک

استخدام همدان

استخدام کرمان

استخدام کهکیلویه و بویراحمد

استخدام یاسوج

منبع:استخدامی جدید اگهی استخدام استخدام

استخدام

تقویم چیست

  • تقویم میلادی
  • تقویم هجری شمسی
  • تقویم هجری قمری
  • تقویم مایا
  • و...

که هر کدام از تقویم ها داری مبدا و دلیلی می باشند.

تقویم بارداری

بیشترین تقویمی که در جهان امروزه مرسوم است تقویم میلادی ست که به علت اینکه اکثر ملت های جهان دارای آیین مسحیت می باشند، پیرو این دین می باشند. زیرا مبدا این تقویم تولد حضرت عیسی مسیح می باشد. تا به امروز 2014 سال نیز از این تاریخ گذشته است.

تقویم هجری قمری نیز در بین بیشتر کشور های مسلمان و عرب زمان مرسوم می باشد که مبدا آن هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه می باشد.

اما کامل ترین تقویم در دنیا تقویم هجری شمسی می باشد که اصول شمارش آن بر اساس فصل ها و چرخش زمین به دور خورشید می باشد که می توانید بهترین راه برای شمارش روز ها باشد. که پیدایش آن نیز توسط ستاره شناسان آرایی و یونانی ایجاد شده و مورد استفاده برای تقویم های کشور های آنها قرار گرفته است.

تقویم بارداری